متن کامل
وصیتنامه سیاسی ـ الهی حضرت امام خمینی ( ره)
چکیده:
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری
امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه
ابدی سفر میكنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و
رحیم میخواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد...
بسمالله الرحمن الرحیم
قالَ رسولُالله ـ صلَّیالله علیه و آله و سلَّم:
اِنّی تاركٌ فیكُمُ الثّقلَیْنِ كتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما
لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی' یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ.
الحمدُلله و سُبحانَكَ؛ اللّ'هُمَّ صلِّ علی محمدٍ و
آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ اسرارِ كتابِكَ الذی تجلّی فیه
الاَحدیّه بِجمیعِ أسمائكَ حتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایَعْلَمُهُ غَیرُك؛
و اللَّعنُ علی ظالِمیهم اصلِ الشَجَره الخَبیثه.
و بعد، اینجانب مناسب میدانم كه شمهای كوتاه و
قاصر در باب «ثقلین» تذكر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی،
كه قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبهای كه عرفان آن بر تمام
دایره وجود، از ملك تا ملكوت اعلی' و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و
تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه
بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اكبر» و «ثقل كبیر» كه از
هر چیز اكبر است جز ثقل اكبر كه اكبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است
بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر كه شمارش آن برای مثل منی
میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلكه مناسب دیدم اشارهای گذرا و
بسیار كوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم.
شاید جمله لَنْ یَفْتَرِق'ا حتّی یَرِد'ا عَلَیَّ
الْحَوض اشاره باشد بر اینكه بعد از وجود مقدس رسولالله ـ صلیالله علیه و
آله و سلم ـ هرچه بر یكی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و
مهجوریت هر یك مهجوریت دیگری است، تا آنگاه كه این دو مهجور بر رسول خدا
در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال كثرت به وحدت است و
اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر كه به عقل و عرفان بشر راهی
ندارد. و باید گفت آن ستمی كه از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اكرم ـ
صلیالله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلكه بر بشریت گذشته
است كه قلم از آن عاجز است.
و ذكر این نكته لازم است كه حدیث «ثقلین» متواتر
بین جمیع مسلمین است و ] در [ كتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا كتب دیگر
آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مكرره از پیغمبر اكرم ـ صلیالله علیه و آله
و سلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر
جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان كه حجت بر
آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای
علمای مذاهب نیست.
اكنون ببینیم چه گذشته است بر كتاب خدا، این
ودیعه الهی و ماترك پیامبر اسلام ـصلیالله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسفانگیزی
كه باید برای آن خون گریه كرد، پس از شهادت حضرت علی(ع) شروع شد.
خودخواهان و طاغوتیان، قرآن كریم را وسیلهای كردند برای حكومتهای ضد قرآنی؛
و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را كه سراسر قرآن را از پیامبر
اكرم ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ دریافت كرده بودند و ندای اِنّی تاركٌ
فیكُمُ الثقلان در گوششان
بود با بهانههای مختلف و توطئههای از پیش تهیه
شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را ـ كه برای بشریت تا
ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است ـ از صحنه
خارج كردند؛ و بر حكومت عدل الهی ـ كه یكی از آرمانهای این كتاب مقدس
بوده و هست ـ خط بطلان كشیدند و انحراف از دین خدا و كتاب و سنت الهی را
پایهگذاری كردند، تا كار به جایی رسید كه قلم از شرح آن شرمسار است
و هرچه این بنیان كج به جلو آمد كجیها و انحرافها
افزون شد تا آنجا كه قرآن كریم را كه برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه
مسلمانان بلكه عائله بشری، از مقام شامخ احدیت به كشف تام محمدی(ص) تنزل كرد كه
بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم الاسما ء » را از شرّ
شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حكومت را به دست
اولیا ء الله، معصومین ـ علیهم صلوات الاولین و الا´خرین ـ بسپارد تا آنان
به هر كه صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند كه گویی
نقشی برای هدایت ندارد و كار به جایی رسید كه نقش قرآن به دست حكومتهای
جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیلهای برای اقامه جور و فساد و
توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و معالاسف به دست دشمنان توطئهگر
و دوستان جاهل، قرآن این كتاب سرنوشتساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس
مردگان نداشت و ندارد و آنكه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و كتاب
زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بكلی از صحنه خارج شد،
كه دیدیم اگر كسی دم از حكومت اسلامی برمیآورد و از سیاست، كه نقش بزرگ
اسلام و رسول بزرگوار ـصلیالله علیه و آله و سلم ـ و قرآن و سنت مشحون
آن است، سخن میگفت گویی بزرگترین معصیت را مرتكب شده؛ و كلمه «آخوند
سیاسی» موازن با آخوند بیدین شده بود و اكنون نیز هست.
و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حكومتهای
منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی، كه خود را به دروغ به اسلام بستهاند،
برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع میكنند
و به اطراف میفرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج میكنند.
ما همه دیدیم قرآنی را كه محمدرضا خان پهلوی طبع كرد و عدهای را اغفال
كرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و میبینیم كه
ملك فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بیپایان مردم را صرف طبع قرآن
كریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی میكند و وهابیت، این مذهب سراپا بیاساس
و خرافاتی را ترویج میكند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها
میدهد و از اسلام عزیز و قرآن كریم برای هدم اسلام و قرآن بهرهبرداری میكند.
ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن
مفتخر است كه پیرو مذهبی است كه میخواهد حقایق قرآنی، كه سراسر آن از
وحدت بین مسلمین بلكه بشریت دم میزند، از مقبرهها و گورستانها نجات داده
و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی كه بر پای و دست
و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی
طاغوتیان میكشاند نجات دهد.
و ما مفتخریم كه پیرو مذهبی هستیم كه رسول خدا
مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده، و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، این
بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها كردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است.
ما مفتخریم كه كتاب نهجالبلاغه كه بعد از قرآن
بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین كتاب رهاییبخش بشر است و
دستورات معنوی و حكومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.
ما مفتخریم كه ائمه معصومین، از علی بن ابیطالب
گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان ـ علیهم آلاف التحیات والسلام ـ
كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
ما مفتخریم كه ادعیه حیاتبخش كه او را «قرآن صاعد»
میخوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیه» امامان و «دعای
عرفات»
حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ و «صحیفه سجادیه»
این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی
به زهرای مرضیه است از ما است
ما مفتخریم كه «باقرالعلوم» بالاترین شخصیت تاریخ است و كسی
جز خدای تعالی و رسول ـ صلیالله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـعلیهمالسلام
ـ مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد، از ما است.
من اكنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز
ایران توصیه میكنم كه از این راه مستقیم الهی كه نه به شرقِ ملحد و نه
به غربِ ستمگرِ كافر وابسته است، بلكه به صراطی كه خداوند به آنها نصیب
فرموده است محكم و استوار و متعهد و پایدارْ پایبند بوده، و لحظه ] ای [ از شكر
این نعمت غفلت نكرده و دستهای ناپاك عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه
عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاك و اراده آهنین آنان رخنه
نكند؛ و بدانند كه هرچه رسانههای گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق
اشتلم میزنند دلیل بر قدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم
در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد. «إنَّه ولیُّ النِّعَم و بِیَدِه
ملكوتُ كلِّ شی ء ٍ».
و با كمال جِد و عجز از ملتهای مسلمان میخواهم كه
از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان
عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی
كنند. از آن جمله دست از فقه سنتی كه بیانگر مكتب رسالت و امامت است و
ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احكام اولیه و چه ثانویه كه هر دو مكتب
فقه اسلامی است، ذرهای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و
مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احكام
اسلامی و حكومت عدل الهی است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه
بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نكنند، كه این نماز جمعه از بزرگترین
عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. و از آن جمله مراسم
عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابیعبدالله
الحسین ـ صلوات وافر الهی و انبیا و ملائكهالله و صلحا بر روح بزرگ حماسی
او باد ـ هیچگاه غفلت نكنند. و بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهمالسلام ـ
برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر
ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستمپیشه
در طول تاریخ الی الابد. و میدانید كه لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنیامیه
ـلعنهالله علیهمـ با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر
سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستمشكن است.
و لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای
از ائمه حق ـ علیهم سلامالله ـ بهطور كوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران
هر عصر و مصر یادآوری شود؛ و در این عصر كه عصر مظلومیت جهان اسلام به دست
امریكا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، این خائنین
به حرم بزرگ الهی ـ لعنهالله و ملائكته و رسله علیهم ـ است به طور
كوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم كه آنچه موجب وحدت
بین مسلمین است این مراسم سیاسی است كه حافظ ملّیت مسلمین، بویژه
شیعیان ائمه اثنی عشر
ـ علیهم صلوات الله و سلم ـ است
و آنچه لازم است تذكر دهم آن است كه وصیت سیاسی
ـ الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیمالشأن ایران ندارد، بلكه توصیه به
جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب میباشد.
از خداوند ـ عزوجل ـ عاجزانه خواهانم كه لحظهای ما
و ملت ما را به خود واگذار نكند و از عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام
و رزمندگان عزیز لحظه ] ای [ دریغ نفرماید.
روح الله الموسوی الخمینی
بسمالله الرحمن الرحیم
اهمیت انقلاب شكوهمند اسلامی كه دستاورد میلیونها انسان
ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است
و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است كه
ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است. اینجانب، روحالله موسوی
خمینی كه از كرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه
پرخطرم همان دلبستگی به كرم كریم مطلق است، به عنوان یك نفر طلبه حقیر
كه همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن
و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای
عزیز آینده مطالبی هر چند تكراری عرض مینمایم. و از خداوند بخشاینده میخواهم
كه خلوص نیت در این تذكرات عنایت فرماید.
1)ما
میدانیم كه این انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ایران
بزرگ كوتاه كرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای
خداوند امكان نداشت یك جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضداسلامی و ضد
روحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقهافكنیهای بیحساب قلمداران و
زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به
صورت ملیّت، و آنهمه شعرها و بذلهگوییها، و آنهمه مراكز عیاشی و فحشا و قمار
و مسكرات و مواد مخدره كه همه و همه برای كشیدن نسل جوان فعال كه باید
در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بیتفاوتی
در پیشامدهای خائنانه، كه به دست شاه فاسد و پدر بیفرهنگش و دولتها و
مجالس فرمایشی كه از طرف سفارتخانههای قدرتمندان بر ملت تحمیل میشد، و
از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراكز آموزشی كه مقدرات كشور به
دست آنان سپرده میشد، با به كار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده
صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلكه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملیگرایی»،
گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لكن با اقلیت فاحش آنان و
در تنگنا قرار دادنشان كار مثبتی نمیتوانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها
مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت كشیدن روحانیان و با قدرت
تبلیغاتْ به انحراف فكری كشیدن بسیاری از آنان، ممكن نبود این ملت با این
وضعیت یكپارچه قیام كنند و در سرتاسر كشور با ایده واحد و فریاد «الله اكبر» و
فداكاریهای حیرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهای داخل و خارج را كنار زده و
خودْ مقدرات كشور را به دست گیرد. بنابراین شك نباید كرد كه انقلاب اسلامی
ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در كیفیت مبارزه و هم
در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست كه این یك تحفه الهی و هدیه غیبی
بوده كه از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است.
2)اسلام و
حكومت اسلامی پدیده الهی است كه با به كار بستن آن سعادت فرزندان خود
را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین میكند و قدرت آن دارد كه قلم
سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال
مطلوب خود برساند. و مكتبی است كه برخلاف مكتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون
فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت
و نظارت دارد و از هیچ نكته، ولو بسیار ناچیز كه در تربیت انسان و جامعه و
پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشكلات سر
راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشیده است. اینك
كه به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایهریزی
شده، و آنچه در این حكومت اسلامی مطرح است اسلام و احكام مترقی آن است،
بر ملت عظیمالشأن ایران است كه در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ
و حراست آن بكوشند كه حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، كه انبیای
عظام از آدم ـ علیه السلام ـ تا خاتمالنبیین ـ صلیالله علیه و آله و سلم
ـ در راه آن كوشش و فداكاری جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این
فریضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام ـ
علیهم صلوات الله ـ با كوششهای توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن
كوشیدهاند. و امروز بر ملت ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً، واجب
است این امانت الهی را كه در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی
كوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد
مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشكلات آن كوشش نمایند. و امید است كه
پرتو نور آن بر تمام كشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با
یكدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتكاران
تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان كوتاه نمایند.
اینجانب كه نفسهای آخر عمر را میكشم به حسب وظیفه،
شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع
و خطرهایی كه آن را تهدید میكنند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض میكنم
و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.
الف ـ بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز
پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند
خواند كه دو ركن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حكومت اسلامی؛ و
اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میكنم
كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج
و داخل از كشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را كه خداوند تعالی در قرآن
كریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه كه
رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت
نیست كه بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان
خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافكن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن
صرف میكنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به
منطقه. و معالاسف در بین آنان از سردمداران و حكومتهای بعض كشورهای
اسلامی، كه جز به منافع شخص خود فكر نمیكنند و چشم و گوش بسته تسلیم
امریكا هستند دیده میشود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند.
امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران ومسلمانان
جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی كردن تبلیغات تفرقه
افكنِ خانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه
در عصر حاضر، آن است كه در مقابل این توطئهها عكس العمل نشان داده و به
انسجام و وحدت خود، به هر راه ممكن افزایش دهند و كفار و منافقان را مأیوس
نمایند.
ب ـ از توطئههای
مهمی كه در قرن اخیر، خصوصاً در دهههای معاصر، و بویژه پس از پیروزی
انقلاب آشكارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس
نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با
صراحت به اینكه احكام اسلام كه 1400 سال قبل وضع شده است نمیتواند در
عصر حاضر كشورها را اداره كند، یا آنكه اسلام یك دین ارتجاعی است و با هر
نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمیشود كشورها از تمدن جهانی
و مظاهر آن كناره گیرند، و امث
نظرات شما عزیزان: